کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

دکترین: تلاش برای اصلاح معیار حق رای

یه دکترین در گذشته نوشتم که وقتی که سر کانون خلوته بذارم تو وبلاگ:

 

 

ما برای اصلاح ساختار نهاد تصمیم گیری میخواستیم در راستای سه هدف، قاعده گذاری کنیم:

1- فعال تر ها مشخص شوند و اونها حق رای داشته باشن

2- نهاد تصمیم گیری کوچک تر شود

3- احراز معیار حق رای، راحت تر شود

 

 

پیشنهاد:

الف- حضور در جلسه از معیار حق رای خارج شود

ب- مصادیق فعالیت، تعریف و احصا شود

ج- معیار، مطلق فعالیت شود به این صورت که هر کس از اعضای کانون فیلم از انجام یک فعالیت تا ده روز پس از فعالیت خود، حق رای داشته باشد...

این معیار باعث میشه که هم نهاد تصمیم گیری کاملا مبناش بر فعالیت باشه

هم احرازش کاملا بر عهده ی مدیر اجرایی، مسئولین سمت ها و دبیر باشه

هم جلسات که اینقده ما رو دچار چالش کرده از لیست حق رای خارج بشه مگر اینکه خود حضور در این جلسات بشه فعالیت

 

ما باید افعالی که انجامشون باعث میشه که بگیم یه فرد برای کانون فعاله (یا فعال تره) رو احصا کنیم (یعنی نام ببریم و بگیم انجام سایر افعال، فرد رو فعال نمیکنه)

مبنای این احصا، اینه که بگیم کسی که برای کانون وقت میگذارد، داره براش فعالیت میکنه، و این اعمال، وقت دوستان رو خواهد گرفت

 

من دو تا پیشنهاد دارم برای احصای فعالیت،

پیشنهاد اول به شدت انصاف و عدالت  (هدف اول) رو اجرا میکنه ولی احرازش به شدت سخته(یعنی با هدف سوم در تعارضه)

ولی پیشنهاد دوم برعکسه، یعنی رعایت انصاف به اندازه ی پیشنهاد اول محقق نمیشه ولی احرازش راحت تر از پیشنهاد اوله


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پیشنهاد اول برای احصای اعمالی که فعالیت محسوب میشوند: (موارد زیر صرفا مثاله و برای این میگم که به سبک پیشنهادیم فکر کنید)

1- پوستر زنی، دو امتیاز

2- نوشتن پست در وبلاگ، یک امتیاز

3- مدیر اجرایی شدن، 15 امتیاز

4- صرف داشتن سمت، یک امتیاز

5- حضور در جلسات کانون، 3 امتیاز

6- کمک به انجام پروژه با تشخیص مسئول پروژه از یک تا 20 امتیاز

7- پروژه های شخصی، 1 امتیاز

(سایر افعالی که الان به ذهن من نمیرسه رو باید اضافه کنیم)

 

 

هر کس که 10 امتیاز کسب کند، از آن لحظه تا ده روز بعد، فعال محسوب شده و حق رای دارد

 

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پیشنهاد دوم برای احصای اعمالی که فعالیت محسوب میشوند:

این اعمال فعالیت هستند:

- پوستر زدن به معنای پوستر زدن نه مثلا یک پوستر بزنه طرف

- مدیر اجرایی شدن

- پست های مفهومی گذاشتن در وبلاگ

- فعالیت مستمر در سمت محوله

- انجام مسئولیت های محوله از طرف مدیر اجرایی، دبیر و مسئول سمت با این قید که احراز انجام شدن یا نشدن کار، برعهده ی همین سه فرد است

- حضور فعال در جلسات به صورت نظر دادن و همفکری و کمک به درست شدن بحث ها و... با تشخیص دبیر و در صورت غیبت دبیر، مدیر جلسه یا نایب دبیر

(به سه علت مستقیما نمیگم مدیر جلسه:

1- تصور من از مدیر جلسه این بود که کار خاصی نداره به جز صورتجلسه، برای همین نباس با این تکلیف، بچه های بی تجربه رو از مدیر جلسه شدن ترسوند

2- افرادی که تو بحث های کانونی، بی تجربه ان، کاملا حق دارن که مدیر جلسه بشن و عدم تجربه شون در مسائل کانونی، میتونه مخل احراز فعالیت در جلسه باشه

3- ازونجایی که هر جلسه میتونه یه مدیر جلسه ی متفاوت از جلسه ی قبلی داشته باشه، و هر کدوم میتونن معیار متفاوتی از فعالیت در جلسه داشته باشن، به این شکل دچار تشتت آرا در این قضیه بشیم ولی  دبیر همیشه دبیره، و معیار های ذهنیش از یه جلسه تا یه جلسه ی دیگه تغییر نمیکنه)

(سایر افعالی که الان به ذهن من نمیرسه رو باید اضافه و تصویب کنیم)

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

در آخر باید بگم که ما چه پیشنهاد اول رو بپذیریم و چه دومی رو، به هر حال باید یه نفر رو به عنوان مسئول احراز زمانی حق رای، انتخاب کنیم (درحال حاضر رامین تقریبا همچین مسئولیتی داره)


درضمن خانم باباگلی بحثی رو مطرح کردن که الان دیگه خیلی خیلی مبتلا به میتونه باشه:

ایشون گفتن که به طور مثال من الان حق رای دارم ولی به علتی مث ترافیک و یا یه کلاس اتفاقی اجباری یا هر مشکل دیگه حتی بیمارستان و .... آیا به طور مثال میتونم تلفنی یا یه زمانی بعد از اتمام جلسه، رایم رو بدم؟

خوب من یه چیز رو میدونم

در این حالت فرد حق داره که تو تصمیم گیری دخالت داشته باشه...ولی از طرفی ما باید نظم رو هم در نظر بگیریم

کلا باید اینجا به حرفی رو تکرار کنم

حقوق اجرای عدالت نیست، بلکه حقوق اعمال عادلانه ترین نظمه

ما داریم اینجا کار حقوقی میکنیم، یعنی قاعده میذاریم برای اینکه تا حدی که نظم به هم نمیخوره، و تا حدامکان، عدالت و انصاف رو اعمال کنیم

حالا فرض کنید که این قضیه رو تصویب کنیم که هر کس حق رای داره در مورد تصمیم گیری ای که میخواد رخ بده تا وقتی که اون حق رو داره، بتونه درمورد اون تصمیم، رای بده

فرض کنید که تو تصمیم گیری ای که دوشنبه رخ داده، سه نفر از افرادی که حق رای داشتن، حضور نداشته باشن

فرداش، یعنی سه شنبه، کارای مربوط به یکی از تصمیمات شروع شده، مثلا دلیاری رفته فیلم رو به امور فرهنگی تحویل داده و با فراستی تماس گرفته

اون سه نفر روز چهارشنبه اعلام میکنن که با این طرح مخالفن و به این شکل تعداد مخالف ها از تعداد موافق ها بیشتر میشن

در این حالت چی میشه؟

نظم به هم میخوره

تازه موضوع به این هم ختم نمیشه

شاید گفته بشه که بذاریم فرد فقط و فقط بتونه تو همون جلسه تماس بگیره و تلفنی رایش رواعلام کنه

خوب بذارید فلسه ی اینکه میگیم تو جلسه یا وبلاگ رای گیری کنیم چیه؟

اگه گفتید؟

فرصت بحث و دفاع از نظرات

من تو جلسه سه شنبه مثلا یه طرح میدم و یه سری مخالفت میکنن و یه سری موافقن

علت مخالفت بعضی ها مثلا اینه که متوجه نشدن که طرحم چیه...با توضیحات من و با دفاعیتم از طرح، نظر بعضی ها میتونه عوض بشه

حالا کسی که با تلفن میخواد نظرش رو بگه، آیا این امکان براش وجود داره؟

البته همیشه راهی هست که بشه این افراد رایشون رو بدن و مشکلی هم به وجود نیاد، ولی به نظرم به زمانی که ازمون میگیره نمی ارزه

به طور مثال یکی از راه هایی که وجود داره اینه که به طور مثال این قاعده رو وضع کنیم

چنانچه تمامی افرادی که حق رای دارن در جلسه نباشن، اعلام رای باید تا فردا ظهر در وبلاگ انجام کردد...و فردی که طرح رو داده، دفاعیات و توضیحاتش رو در وبلاگ بنویسه...

خوب این میتونه تا اندازه ای ایرادی که خانم باباگلی گرفتن رو مرتفع کنه...ولی ببینید هم، زمان اجرای طرح به عقب میفته و هم بدبخت کسی که طرح رو داده موظف میشه که شروع کنه به طور مفصل توضیحاتش رو اونم به صورت مکتوب تو وبلاگ بنویسه

میدونید چه وقتی ازش میگیره؟

به نظرم اصلا دیگه این کارو نمیکنه

ممکنه بگید که به طور شفاهی مطرح کنه...خوب از کجا پیدا کنه اون افرادی که غایب بودن رو؟

ممکنه گفته بشه که غایبین در صورت تمایل با خود بنده خدا تماس بگیرن و حرفاش رو بشنون و رایشون رو بدن:مشکل اینجاس که این افرادی که تماس خواهند گرفت دیگه دلیل مخالفت سایرین رو نخواهند شنید

میبینید؟ کلا مشکله

خیلی مشکله

علت مشروعیت اصلی جلسات همینه

اینکه همگی میتونن حرفای موافق و مخالف رو همزمان بشنون

سوال بپرسن

شیرفهم بشن

و بعدش با آزادی رایشون رو بدن

اتفاقا علت اینکه میتونیم تو وبلاگ هم رای گیری کنیم اینه

(ولی اینکه جلسات از وبلاگ مشروعیت بالاتری هم دارن اینه که همه ی دفاعیت و مخالفت ها رو نمیشه تووبلاگ نوشت، از طرفی تایپ بچه ها کنده، و از طرفی، مکتوبات خیلی نسبت به شفاهیات دچار نقصن)

خلاصه به نظر من برای برقرار شدن عادلانه ترین نظم، باید این محدودیت و پذیرفت و افرادی که نمیتونن در جلسه (یا در هنگام رای گیری وبلاگی، در زمان خاص اون رای گیری، در وبلاگ) حاضر بشن و رایشون رو نتونن بدن، حق دادن رای تو اون زمینه رو نخواهند داشت مگه تو یه جلسه ی رسمی دیگه ( یا همون وبلاگی)

البت برای این دسته از افراد، راهکار دیگه ای هم هست

اینکه با یه رای گیری دیگه، رای گیری سابق رو بشکنن

البت باید برای این راهکار، حد و مرزهایی قائل بشیم که هنوز مدونش نکرده ام...

 

 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ازینجا به بعد رو روز سوم فروردین 91 می نویسم:

خانم مردیها پیشنهاد جدیدی برای معیار حق رای دادن

تا جایی که یادمه پیشنهادشون این بود که مث سابق فرد احراز کننده ی انجام فعالیت، مدیر اجرایی ها و دبیر برای افراد خارج از پروژه و مسئولین سمت ها در پروژه ها باشه ولی کاری که مدیر اجرایی باید بکنه اینه که قبل از شروع پروژه کارها رو تقسیم کنه و به کانون ارائه بده و ملت موظف باشن که یه سری از مسئولیت ها رو بپذیرن و اینطوری معلوم میشه که چه افرادی پذیرفتن که چه کارهایی رو انجام بدن

با این راه، هم مدیر اجرایی از دست تنها نموند، میتونه مصون باشه، و هم اینکه اگه کسی مسئولیتی که پذیرفته رو انجام نده به راحتی قابل تشخیصه و اینطوری از لیست فعالین خارج میشه...

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

حالا علت اینکه الان این پست رو گذاشتم، احساس نیاز خودم و اصرار خانم مردیها، مسئول احراز حق رای (دایی) و مدیر مالی (پارسا) بود...

این دکترین گذاشته شده تا شما بخونید، فکر کنید، راه چاره ی بهتری اتخاذ کنید، مشورت کنید، تا با هم به معیار بهتری برای احراز حق رای که به تشکیل عادلانه تر نهاد تصمیم گیری کانون فیلم منجر میشه، برسیم...

 

 

شکور – مسئول اساسنامه

نظرات 2 + ارسال نظر
Ramin یکشنبه 20 فروردین 1391 ساعت 10:34

haji man taze in dokTorin ro khundaMo moteasfam az inke ta aLan hichkasi Nazarii nadade... NazaRE khode man be NazaRe khanuMe MardiHa kheiLi NazdiKtare... HarFeshUn kameLan manTeqiE..

جهان دوشنبه 21 فروردین 1391 ساعت 23:27

جای فک کردن خیلی داره...
جفتش یه جوریه...
احساس میکنم خیلی زیاد اجرایی نباشه...
باید بیشتر فک کرد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد