ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
با توجه به صحبتهایی که با آقای ایزدی داشتم و با توجه به وضعیت خودم تصمیم دارم از این سمت استعفا بدم به دلایل زیر:
وقتی وارد کانون شدم تصمیم داشتم این فعالیت ها برام یکجور استراحت و فراغت از درس باشه که هم درسم رو بخونم و هم تو این مورد که زمینه ی مورد علاقه ام هست پیشرفت کنم و چیز یاد بگیرم.راستش هیچوقت علاقه ای به داشتن سمت نداشتم ولی خب ترم پیش که خانم مراد پور و خانم جهانی پور بهم گفتن معاون لوکیشن بشو تو رودربایستی گیر کردم و کاندید شدم و فکرشو نمیکردم که رای بیارم وگرنه اصلا قبول نمیکردم.ترم دو که وارد کانون شدم خب درسام سبکتر بود و میرسیدم زیاد بیام کانون ولی روز به روز درسام داره سنگینتر میشه و فک نمیکنم اصلا دیگه جایی برای تفریح داشته باشم. ترمای پیش که 15 یا 16 واحد داشتم به اندازه 21-22 واحد وقتم پربود ازبس که حل تمرین داشتم و پروژه و امتحان و کوییز و ...
حالا این ترم 18 واحد دارم و فک کنم دیگه نابود بشم...!تو جلسه اول ترم هم میخواستم این موضوعو اعلام کنم ولی هم بحث جلسه درباره جشنواره بود و هم این که آقای ایزدی و آقای شکوری نذاشتن این کارو بکنم و به خصوص آقای ایزدی کلی باهام صحبت کردن که انقد سخت نگیرم و استعفا ندم و ...ولی خب من در هیچ دوره ای از زندگیم نمیتونستم نسبت به درسم بی تفاوت باشم و راحت بگیرم.بنابراین با همه این اوصاف و با میل و رغبت شدید خودم استعفا میدم!
ممنون
ای بابا ای بابا
به انتخابت احترام میذارم ولی نگو که دیگه به کانون هم سر نمیزنی....
خشت اول چون نهد معمار کج، تا ثریا هِی رود معمار کج
خانم فلاح.ولی به کانون سر بزنید لطفا
به پری و نفیسه:
حتما میام،راستش اینجوری خودم راحت ترم.
به آقای چراغعلی:
مگه نمیگن تا ثریا میرود دیوار کج...!و این که من نفهمیدم این بیت در چه مورد درباره من صدق میکنه؟!
سلامت باشید. حالا در قالب سمت نشد، نشد...ولی بیاید تو کارهای دیگه همون لذت از زمان های فراغت رو ببرید.
شکور